از روزی که برای اولین بار با یک دستگاه کامپیوتر کار کردم تا همین امروز، با آدمهای حرفهای بسیاری آشنا شدهام که بعضی از آنها به شکلی با کامپیوتر سر و کار داشتند. وقتی افتخار آشنایی و کار با این افراد را داشتهباشید، گاه و بیگاه نصیحتهای کوتاه و مختصری میشنوید که میتواند چند سال شما را از دیگران در حرفهتان جلو بیندازد، حتی نگاه کردن و دقت روی رفتار و سبک زندگی این افراد، درسهای بسیاری به شما میآموزد. من به این درسها «رفتار حرفهای» میگویم.
فرزان بالکانی 10 شهریور
سی عادت حرفهایها
از بچگی هم به کامپیوتر علاقه داشتم و هم از دیدن فیلمهای بروسلی و جکی چان لذت میبردم. در هر دو، مهارت و تسلط و توانایی وجود داشت. دانشآموز راهنمایی که بودم با تایپ کردن از روی یک دفترچه راهنمای Commodore Plus/4 و تغییر مقادیر و شلنگ تخته انداختن سعی کردم برنامه بنویسم. اما هنر رزمی را به لطف دوست قدیمیام بابک، در بیست و چند سالگی شروع کردم. سبکی که یاد میگرفتم کوک سول وان، یک هنر رزمی کرهای قدیمی بود، چیزی شبیه کونگ فوی چینی. تا امروز علاقهام به هیچکدام کمتر نشده است. دریای دانشی پشت هر کدام است که اگر همهی عمر هم صرفشان کنم باز هم چیز جدیدی برای یادگرفتن وجود خواهد داشت.
قبلاً از قول شخص معروفی خوانده بودم که برنامهنویسها میتوانند هر چیزی را راحت یاد بگیرند. تا حدود زیادی با این گفته موافقم چرا که ما الگوها را راحتتر تشخیص میدهیم و عاشق خلاقیت و ماجراجوییهای کوچک در حین پیروی از مجموعهای از قواعد هستیم. همینطور وقتی با گیر و گورهای یک سیستم، محکم به دیوار میخوریم باز هم مصمم هستیم راه حلی برایش پیدا کنیم.
کیوان رشادیپور 23 مرداد
مستندسازی فنی در اجایل
از مستندسازی متنفرم. تا همین چندوقت پیش تجربههایم در مستندسازی محدود میشد به تکالیف دانشگاهی. در آن تکالیف ما را مجبور میکردند تا برای برنامههایمان مستندسازی کنیم. من همیشه در پایان کار چند خط اطلاعات بهدردنخور مینوشتم و همراه برنامههایم میفرستادم. با شروع کار در سارینا برای آنکه از عهدهی مسئولیتهای جدید بربیایم، رجوع به یکی دو مستند حسابی کارم را راه انداخت. بعد از آن بود که سعی کردم بر نفرتم به مستندسازی غلبه کنم و ببینم چطور میتوانم خودم هم مستنداتی اینچنینی بنویسم. میدانم که نفرتم زیادهروی است و شاید دلیلش تکالیف اجباری دانشگاه باشد اما تا آنجا که میدانم فقط من نیستم که مستندسازی را دوست ندارم. اکثر برنامهنویسها همینطورند بهخصوص اگر در گروهی باشند که پروژهها با رویکرد اجایل و اسکرام انجام میشوند. این تمایل البته غیرمنطقی هم نیست. در بیانیهی توسعهی نرمافزار چابک هم آمده که نرمافزاری که کار میکند از مستندسازی جامع بهتر است؛ اما آیا این بهتر بودن به این معنا است که دور مستندسازی را کاملاً خط بکشیم؟ مسلماً نه اما برای مستندسازی باید چهکار کنیم؟ بگذارید بهتر بپرسم: چرا، چهوقت، چهچیز را، چقدر و چگونه مستندسازی کنیم؟ پاسخ به این پنج سوال تا حد زیادی بستگی به ویژگیها، کار و تیم شما دارد. برای آنکه این عوامل را در نظر بگیریم، در ادامه سعی میکنم این پنج سوال را به سوالهای بیشتر و واضحتر بشکنم. فرض بر این است که از اجایل استفاده میکنیم و همچنین اینجا منظور از مستندسازی، قسمت فنی است که مخاطبش توسعهدهنده است و شامل مستندهای راهنما برای کاربران نرمافزار و نیز مستندهای بازاریابی نمیشود.
من PHP بلدم، حالا چی؟
PHP زبان محبوبی است و خیلی از ما آن را بلدیم. اما باید یادمان باشد که PHP یک زبان برنامهنویسی در میان صدها زبان برنامهنویسی دیگر است. ذهنتان را نبندید. همیشه چیزی برای یاد گرفتن هست. اگر میتوانید سراغ زبان دیگری هم بروید. برای ویندوز .NET خوب است و برای فارغ از محیطها، Ruby. یاد گرفتن زبانهای دیگر این مزیت را دارد که متوجه میشوید زبان فعلیتان چه مزیتها و محدودیتهایی دارد. اگر حال و حوصلهی یاد گرفتن زبان جدید را ندارید (چرا نباید داشته باشید؟) فریمورکهای زبان خودتان را بشناسید و یادشان بگیرید. زمان توسعهی کارتان خیلی پایین میآید.
دوستی دارم که در صنعت نساجی فعالیت میکند. به طور دقیقتر در کار تهیه و تولید رنگهای پارچههای مختلف است. کلی اسم رنگ بلد است و با دیدن لباسهای شما میتواند بگوید دقیقاً چه نوع رنگ قرمزی در پیراهن شما به کار رفته است. این دوست من به چاپ روی لباس هم علاقه دارد و همیشه در فکر تولید تیشرتهای ارزان قیمت و مرغوبی بوده که طراحی چشمگیر و خلاقانهای داشته باشند. یک بار که در مورد تیشرتهای موجود در بازار و کیفیت آنها صحبت میکردیم و دوستم از نقشههای خود میگفت، به او پیشنهاد کردم برای طرح روی تیشرتها حتما با طراحی حرفهای و کاربلد کار کند. او اما عقیده داشت همکاری با دانشجویانِ تازهکار، اقتصادیتر است. بحث ما به نتیجهای نرسید و دوست من هم هنوز ایدهی خود را عملیاتی نکرده، اما بعدها دیدم این نظر که همیشه راه میانبری برای عبور از متخصصین وجود دارد بسیار همهگیر است.
چند وقت پیش به درخواست یکی از مشتریان سارینا، صفحه فرمی را طراحی کردم، به گونهای که کاربر پس از پر کردن تمامی فیلدها، میبایست بین دو گزینه (زن هستم) یا (مرد هستم) یکی را انتخاب میکرد. برای انتخاب یکی از گزینهها نیاز بود تا از دکمههای رادیویی (Radio Button) استفاده کنم که این دکمهها مانند تمام دکمههای رادیویی، طراحی رایج خود را داشتند.